اوریپید
اوریپید در مثلث بزرگ تراژدی نویسان یونان (اشیل. سوفکل، اوریپید) شاید از جنجال برانگیز ترین نویسندگان عصرش بود ، تولد این درام نویس بزرگ دقیقا روشن نیست. احتمال می رود در سال ۴۸۴ پیش از میلاد مسیح متولد شده باشد.
او فرزند تاجری از اهالی سالامین بود. مردی روشن بین و واقع گرا. اوریپید نخستین موفقیتش را مرهون پدرش است، چه او بود که فرزندش را واداشت تا ورزشکار توانائی گردد، نقاشی بیاموزد ، موسیقی باد بگیرد و زیر نظر استادان عصرش به فراگیری فلسفه بپردازد و بعدها درام نویسی بزرگ شود.
در بیست و پنج سالگی به نوشتن پرداخت و در طول پنجاه سال نویسندگی، نود و دو نمایشنامه به او منسوب است. بیست و دو بار در مسابقات و جشن های دیونیزوس شرکت کرد. ولی تنها پنج بار جایزه نخست را نصیب خود ساخت.
از این نویسنده نوزده نمایشنامه اکنون بطور کامل در دست است. از این نوزده نمایشنامه هفده تای آنها تراژدیست، یکی از آنها نمایشنامه آلسست است که درامی تخیلی است که با خوشی و شادمانی غیرمنتظره ای پایان می گیرد و یکی دیگر غایشنامه ی سیکلوپها است که درامی هجوآمیز است و موضوع آن از افسانه های ایلیاد اقتباس گردیده .
نقطه نظرها درباره اوریپید متفاوت است، طرفداران سوفکل و اشیل. مقام اوریپید را پائین تر از این دو دانسته اند و بطور کلی اوریپید را موافق سنت تاتر کلاسیک نمی دانند، گروه دیگری نیز بر این نظرند که اوریپید افراد جامعه را بهتر از سوفکل و اشیل تشریح می کند و برای نمایش امکان و وسعت عمل بیشتری به هنرپیشگان داده و از لحاظ احساسات شاعرانه برتر می باشد.
این نویسنده نسبت به اشیل و سوفکل خود را مقید به حفظ سنت کلاسیک نموده و بیشتر همچون یک نویسنده جوینده روش های نو، در پی تجربیات تازه بود.
مضمون اصلی و عمده نمایشنامه های قدیم تر و ماقبل اوریپید، رابطه ی بین انسان و قدرت دنیای لایتناهی خدایان و اساطیر می باشد. این مضامین در نمایشنامه های اوریپید جای خود را به رابطه ی فردی با فرد دیگر داده است و مانند آنچه که در « درام نو» با آن آشنانی داریم، اساس و نکته مهم آن اینست که شخصیت (کاراکتر) یک فرد، سازنده سرنوشت اوست.
شیوه نگارش اوریپید در تاریخ ادبیات کلاسیک یونان، واقع گرایانه و حقیقت جو است. شاید او نخستین درام نویسی باشد که افراد معمولی را به روی صحنه آورد و اشراف و طبقات بالا را نیز به همان گونه که زندگی مرسوم خودشان است معرفی و ترسیم نمود و به همین دلیل جنبه های خارق العاده در نمایشنامه های او چندان چشمگیر نیست. اوریپید در آثارش با قدرت خدایان اساطیری به ستیزه می پردازد و با خرافات رایج درباره آنان به مخالفت برمی خیزد . وی عقایدی را که پیرامون آنها ابراز می شده است کهنه و اغراق آمیز میشمارد. اوریپید حقیقت وجود انسان را با تمام زشتی ها و زیباییهایش توصیف می کند و برخلاف سنت ها و قراردادهای رایج زمانش آنها را تشریح می کند.
او همچنین کشمکشهای روانی و ناراحتی های روحی انسان ها را در آثار خود بازگو می کند . احساس عمیق روحیه ی بشری و تحلیل سرچشمه های عادات از خصوصیات کار هنری اوریپید است. در آثار او از "کر" ، کمتر استفاده می شود . در عوض از تعداد بیشتری از هنرپیشه و بازیگر استفاده می نماید .
وارد نمودن افکار فلسفی در تئاتر ، کوششی در جهت نوکردن افسانه های کهن و ابداع موضوع های نو برای نوشتن نمایشنامه از ابداعاتی است که اورپید در انجام آنها بسیار موفق است. این شاعر و درام نویس نوآور علیرغم دیگر نویسندگان هم عصرش که آثارشان سرشار از جمله پردازی با شکوه و عبارات مطنطن است قهرمانان نمایشنامه های خود را واداشت تا با لهجه های عامیانه و ساده با یکدیگر سخن بگویند و حتی برای اشعار هنری همسرایان آهنگ های تازه ای ابداع نمود. هرچند شناخت شخصیت اوریپید و بدعت های تازه اش در کارهای هنری موجب گردید که دیرتر از معمول مقبول عامه باید و شاید به همین جهت آن چنان که شایسته ی او بود در زمان حیاتش از محبوبت کافی برخوردار نگردید لیکن پس از مرگش روز بروز بر شهرت او افزوده گشت.
در بیشتر نمایشنامه های اوریپید شخصیت زن به نحو چشمگیری مطرح است و بینش و بصیرت زن بطرز قابل ملاحظه نشان داده می شود. در نمایشنامه آلسست اوریپید با ظرافت تمام فداکاری و از خود گذشتگی همسری را که از خود پرستی و بی مهری شوهر نسبت به خویش آگاه است بازگو می شود . در این اثر اوریپید نشان می دهد که این زن چگونه آماده جانبازی و فداکاری در راه شوهر است.
در نمایشنامه آندروماک که از ایلیاد اثر حماسی هومر الهام گرفته شده است، آندروماک دختر پادشاه تب را می بینیم که همسر هکتور یکی از قهرمانان تروا است. او نیز شوهرش را عاشقانه و بیقرار دوست دارد . جنگ تروا در می گیرد و هکتور برای نبرد تن به تن با آشیل عازم میدان نبرد می شود.
میدان نبرد پرخطر است و امکان بازگشت از آن نیز بسیار نا محتمل است وداع آندروماک با هکتور قهرمان صحنه ای زیباست که بسیاری از نویسندگان پس از وی را تحت تأثیر قرار داده است.
در نمایشنامه مده آ، که در سال ۴۳۱ نوشته شده است اوریپید زنی را ارائه می کند که ستمی تحمل ناپذیر وی را به صورت انسانی کینه جو در آورده است. مده آ شخصیت اصلی نمایشنامه زنی است که می تواند با منتهای اخلاص دوست بدارد و فداکاری کند. او بخاطر شوهرش از پدرش دست کشیده و برادرش را کشته و گنجینه خانوادگی را که پشم زرین است به یغما برده و نقشه خیانت آمیز قتل پلیاس را ترتیب داده است. اما نسبت به همسرش زنی وفادار بوده و دو پسر برای او بدنیا آورده است. اما اینک همسرش را می بیند که از وی می خواهد که او را ترک کند تا بتواند با دختر کرئون ازدواج کند. این امر بر مده آ چنان گران می آید که نقشه قتل یاسون و تمام کسان او را می کشد و در پایان نیز در صحنه ای دلخراش کودکان خود را بدست خود می کشد.
عشق و حسد احساساتی تند و آتشین اند که با مهر مادری بهم می آمیزد و تراژدی مده آ را بگونه تأثرانگیز به انتها می برند.
در نمایشنامه زنان تروا که شیوه کار اوریپید را به بهترین وجهی نمایان می سازد.
شاید بتوان گفت که اوریپید مسائل مربوط به زن را بهتر از هر نویسنده ی عمر خود درک و تحلیل کرده است. و همین امر سبب گردید تا دشمنانش اتهاماتی بر وی وارد نمودند و محاکمه اش کردند. اوریپید در سالهای پایانی عمر به مقدونیه مهاجرت کرد. مردم مقدونیه مقدم او را گرامی داشته و در مدت هجده ماهی که اوریپید در آن سرزمین سپری کرد مورد احترام مردم بود و سرانجام در زمستان سال ۴۰۷ ق.م در سن ۷۷ سالگی زندگی را بدرود گفت. مردم مقدونیه جنازه اش را با شکوه تمام تشیع نمودند و آرامگاهی مجلل در پیلا برایش برپا داشتند.
اوریپید در زمان حیاتش کم حرف و کناره گیر بود و اوقاتش را بیشتر صرف مطالعه و لذت بردن از طبیعت می کرد تمایل و رغبتی به معاشرت با مردم از خود نشان نمی داد . امروزه همه صاحب نظران در این عقیده متفق القولند که او یکی از نمایشنامه نویسان بزرگ همه اعصار محسوب می شود.